RSS ">
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناکجا آباد
روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و مهرش عبور کرد مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق لیلی هستم

تورا ندیدم تو که عاشق خدای چگونه دیدی که من بین تو و خدایت فاصله انداختم


منبع:dastanak.ir




ادامه مطلب...
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89 مرداد 7 توسط HPX ORIGINAL |

کد آهنگ

قالب وبلاگ